یه اشتباه بزرگ و یه وبلاگ جدید

سلام دوستان
ولادت خاتم الانبیاء  محمد مصطفی (ص) و همچنین رئیس مکتب شیعه امام جعفر صادق (ع) بر تمامی مسلمین جهان مبارک باد
من از همه دوستان عذر خواهی می کنم که یه دفعه رفتم ( مخصوصاْ دوست عزیزم منتظری که دوست داشت منفعل نباشه..... شرمنده)
من به خاطر اینکه تعداد کثیری از دوستان بهم می گفتند که با کارتهای اینترنتی مختلفی خواستند وارد وبلاگم بشند و نتونستند ( فکر کنم به خاطر ادرس وبلاگمه ) من هم به نظر دوستان رفتم و الان حدود ۱ ماه و نیم میشه تو اینجا می نویسم


و اما چون می خوام تونستم باشم به خاطر اینکه یه دفعه  و بی خبر رفتم یه هدیه براتون دارم . اون هدیه هم اینه که شما با کلیک کردن بر روی عکس زیر وارد یه وبلاگ زیبا می شید و اگه هم رفتید نظر یادتون نره.

محمد رسول الله اسوه حسنه



التماس دعا

آخرین جمعه سال ۸۳....

بسم رب المهدی

نمازِ شام غریبان چو گریه آغازم        به مویه هایِ غریبانه قصه پردازم

به یادِ یار و دیار آنچنان بگریم زار            که از جهان ره و رسمِ سفر براندازم

من از دیارِ حبیبم نه از بلادِ غریب        مُهَیمِنا به رفیقانِ خود رسان بازم

سلام !!!!

نمی دونستم، اول این مطلب رو چه جوری شروع کنم، تا اینکه یه فالی به حافظ زدم و این اومد. یه حرفی بود تو دلم باید تو این مطلب آخریه می گفتم، که خیلی فکر کردم تا تونستم درست و حسابی بهتون مفهوم خودمو برسونم :

از عمق ناپیدای مظلومیت من ( و همه ی شما ها) ، صدایی آمدنت را وعده می داد.

سنگینی بار انتظار بر پشت ما ، سنگینی یه سال و دو سال نیست ، سنگینی یه قرن و دو قرن نیست. حتی از زمان وعده یازدهمین خورشید نیست

تاریخ و انتظار شکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است بر می گردد، به آن تیرها که بر گلوی مظلومیت نشت. از آن زمان تا کنون همه ی ما به آب حیاتِ انتظار زنده ایم ، انتظار ظهور منتقمِ خون حسین

تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر می رود ، از عاشورا می گذرد و به بعثت پیامبر اکرم (ص) می رسد. او هم در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و فسادی که جهانِ آن زمان را پوشانده بود و وعده می فرمود که کسی خواهد آمد.

اما تاریخ صبر و انتظار ما به دورترها بر می گردد، به مظلومیت تنهایی عیسی ، به غربت موسی، به استقامت نوح و از همه اینها گذر می کند تا به مظلومیت هابیل می رسد

انتظار و بردباری ما را وسعتی است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان (عج)

آری و در آن زمان هستی حیات خواهد یافت ، عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهای خشکیده ی علم، خون تازه خواهد دمید

                                                منبع : یه منتظر کوچک ( این دفعه خودم)

یک سال گذشت ، یعنی 8760 ساعت رفت و اگه کمی دقیق تر باشم۵۲۵.۶۰۰دقیقه سپری شد و اونایی که دوست دارند خیلی دقیق باشند ۳۱.۵۳۶.۰۰۰ثانیه رفت. خیلی تو این سال گناه کردم ، خیلی وقت ها غیبت کردم ، خیلی وقت ها نمازام قضا شد، خیلی وقت ها دروغ گفتم و و و... اما یه چیزی که با اون می تونم دلمو خوش کنم ، این بود که تونستم یه ذره در باره ی منتقمِ خون حسین ، منتقمِ سیلی زهرا (س) ، ابا صالح ، مهدی ، حجت، قائم و... بنویسم .

خیلی وقت ها با خودم فکر می کردم که برای کی و برای چی می نویسم ، خیلی وقت ها به سرم زده بود که دیگه ننویسم و امــــــــــــا، خودت بودی که اجازه دادی بنویسم، خودت بودی که قلم و دادی به دستام، خودت بودی که مطلبا رو به ذهنم می دادی، خودت بودی که یه کاری می کردی برام نظر بیاد و 1000000 تا چیز دیگه

البته نا گفته نماند که یارانت هم در این امر به من کمک کردند، که جا داره ( این دفعه رو به بزرگی خودتون ببخشید) این دفعه دیگه اسما شون بگم ( البته بازم با اسم اینترنتی شون ) : یکی از اون عاشقای خودت که فکر اگه اون نبود ، منم نبودم ، اگه اون پیام هاش نبود ، منم دیگه نمی نوشتم ، اونی که به من یاد چی بگم و برای چی بنویسم، امام المهدی عزیز بود ، یه نفر دیگه که اون هم از عاشقای خودته و هم از عاشقای مادرت مهدی جان، اون بود به من یاد داد چه جوری برای ظهورت دعا کنم ، از غیبتت چه جوری بگم، اون همون کسی بود که بهت می گفتم تو برام فرستادیش تا نه تنها تو امر وبلاگ نویسی بله تو تمام مراحل زندگیم بهم کمک کنه ، که کمک کرد و امیدوارم تا اخرشم کمکم کنم ، حریم یاس مهر بان بود و خیلی از عاشقان دیگه ، که بخوام تک تک اسمشونو بیارم ، خودش یه مطلب می شه.......

و سر جمع همه حرفام و به قول همکلاسیامو معلمام نتیجه گیری:

و مهدیا جان:

می خواهم سال 84 وقت تو باشم و دوست دارم عاشقانت هم وقف تو باشند ، امــــــــــــــــــــــا ..... به کمک خودت

این عهدی است بیا من و شما بیا آقایمان

سال خوبی رو برای همتون آرزومندم

                                                                                 منتظر کوچک

                                                                                ۲۷/۱۲/۱۳۸۳

نقش انتظار در زندگی منتظر...

سلام دوستان
اول از اینکه خیلی این دفعه دیر شد آپدیت کنم. شرمنده!!!!!!!! دیگه امتحان ها بود و ما هم یه آدم ... خوان. خدا رو شکر این دوره امتحانات با توکل به حضرت حق و دعای یکی از خوا هران و یکی از برادران خودم که بماند این دو تن کی بودند... خیلی امتحانات خوب بود. راستی حتماْ مطلب بعدیمو بخونید- می خوام مطلبی با موضوع (( آخرین جمعه سال...)) بزارم تو وب. حتماْ بخونید.
راستی از بابت نظر سنجیم خیلی ممنونم. نمی دونم چه جوری تشکر کنم. امیدوار شدم


منتظر کوچک* مسئله این است
منتظر کوچک درشو ببندم یا نه؟؟؟؟ [17 votes total]

نه* نه* نه (11) 65%
نه (2) 12%
هر جور راحتی (2) 12%
اره (1) 6%
اره*اره*اره (1) 6%


EMAIL THIS POLL
Www.Montazer-Kochak.Tk

 یا حق
 
 

نقش انتظار در زندگی منتظر

 

 

چشم به راهان سپیده با آن " خورشید پنهان" انس و الفت دارند و او را هر چند غایب است، " حاضرترین حاضران" می بینند و " حضور غایبانه" او را روشنایی راه خویش می سازند.

اینگونه است که منتظران، از وجود آن" آفتاب پشت ابر" بهره می برند و چنین جرعه نوش باده شوقند و سرمست از صهبای عشق!

امید به آمدنش، انگیزه آفرین تلاش و حرکت است و بر دیدگان مشتاق دلدادگان او، "سرمه انتظار!"

اینان، پای بندی به رضای مولا را، که در سایه تقوا و پرواست، تمرینی برای اطاعت عصر حضور قرار می دهند و آنگونه که امام صادق علیه السلام فرمود منتظران ظهور در عصرغیبت اند و گوش به فرمان او در هنگام حضور:" طوبی لشیعة قائمنا، المنتظرین لظهوره فی غیبته و المطیعین له فی ظهوره..." (1)

بذر انتظار، زندگی منتظران را بارور می سازد و به زندگی ها شور و امید می بخشد، تا در ساختن فردایی روشن و سعادت بخش، سهیم و شریک باشد.

تلاش و تحرک، ثمره بذر مقدس انتظار است.

آنان که دیده امیدوار خود را به روزی دوخته اند که با آمدن مهدی" عجل الله تعالی فرجه الشریف" سایه عدالت جهانی همه جا و همه کس را فراگیرد، اگر از پیشگامان این عدالتخواهی و عدل گستری نباشند، به آن امید و این امیدواری باید به دیده تردید نگریست.

باید پرسید، در خودمان و جامعه مان و محیط زندگی مان، چه تمهیدات و زمینه هایی را برای تحقق این آرمان گوهرین فراهم ساخته ایم؟

آن امام موعود برای عدل گستری جهانی، نیرو و یاور می خواهد، افسر و سرباز می طلبد، پذیرش و اطاعت و فداکاری و جانبازی لازم است.

آنانی منتظران واقعی اند که مشتاقند هستی خود را فدای اهداف الهی مهدی"عجل الله تعالی فرجه الشریف" کنند.

امروز، نیروهای خالص، مطیع، پا به رکاب و جان بر کف کجایند و در چه شرایطی به سر می برند؟

انتظار بدون خودسازی و تعهد و تقوا و شهادت طلبی امت منتظر بی معناست.

دین باوران آماده جهاد، شایسته این وصف اند و منتظر تحقق وعده الهی!

اگر مهدی زهرا" عجل الله تعالی فرجه الشریف" باز گردد.

جهان آیینه اعجاز گردد

سرم را پیش پایش می گذارم

که با خاک رهش دمساز گردد

اینکه فرموده اند، فرج شما در " انتظار فرج" است، اشاره به این تحول کیفی در رفتار و آمادگی و تلاشگری منتظران هم دارد و چنین است نقش انتظار، در زندگی منتظران!

 

جواد محدثی

 پی نوشت :

1-  منتخب الاثر ص 514